مرگ در حبس؛ از سعيد امامي تا سيدامامي
تاریخ انتشار: ۷ اسفند ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۷۴۱۰۴۱۳
خبرگزاري آريا - خبر گزاري ايسنا: جاي مرموزي است. تصور بيشتر آدمها از اتفاقات داخل آن، زاييده فيلمها يا در بهترين حالت، حاصل خاطرات راست و دروغ کساني است که پايشان به آنجا باز شده است.
صحبت از زندان و بازداشتگاه است. زندان به جايي ميگويند که محکومان در آن نگهداري ميشوند و بازداشتگاه هم محل پذيرايي از کساني است که فعلا متهم هستند و ممکن است بيگناهيشان ثابت شود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
زنداني اگر دوران محکوميتش موقت باشد و به مرگ طبيعي نميرد، بعد از تحمل حبس آزاد ميشود و ميرود دنبال زندگياش. اگر هم حبسش ابد يا محکوم به اعدام باشد يا موعد مرگش به صورت طبيعي فرا برسد، زندان برايش خانه آخر است و چارهاي ندارد جز اينکه همان جا با زندگي خداحافظي کند. از طرفي ممکن است به مرگ طبيعي نميرد؛ يعني کشته شود يا خودکشي کند. براي متهم بازداشتي هم سه حالت بيشتر وجود ندارد؛ يا معلوم ميشود گناهکار است که بايد برود دادگاه و محکوم شود که اگر حکمش حبس يا اعدام باشد به زندان ميرود و اگر مجازات ديگري داشته باشد، بعد از اجراي مجازات آزاد است، يا بيگناه است و آزاد ميشود، يا ميميرد. اين مرگ هم ميتواند طبيعي، قتل يا خودکشي باشد. پس پشت ديوارهاي ساختمان مرموز فقط دو سرنوشت در انتظار ميهمان است؛ آزادي يا مرگ.
زندانيان و بازداشتيهايي در ايران بودهاند که در حبس مردهاند و مرگشان خبرساز شده است. در ادامه، مشهورترينها را مرور ميکنيم:
سعيد امامي
سعيد امامي يا سعيد اسلامي، معاون وزير اطلاعات در دوران وزارت علي فلاحيان بود. نام او زماني بر سر زبانها افتاد که به عنوان متهم اصلي جنايات موسوم به «قتلهاي زنجيرهاي» معرفي شد. قتلهاي زنجيرهاي، مجموعه جناياتي بود که طي آن برخي نويسندگان و فعالان سياسي از جمله داريوش فروهر و محمد مختاري به قتل رسيدند. در زمان وقوع قتلهاي زنجيرهاي، سعيد امامي در وزارت اطلاعات مشاور بود. اين وزارتخانه در تاريخ 15 دي 1377 در اطلاعيهاي اعلام کرد که گروهي از اعضاي وزارت اطلاعات مسئول قتلهاي زنجيرهاي بودهاند و سعيد امامي از جمله آن افراد بوده است. امامي پنجم بهمن همان سال بازداشت شد.
نهايتا 30 خرداد 78، خبر درگذشت سعيد امامي در بيمارستان لقمان تهران منتشر شد و روز بعد، محمد نيازي از مسئولان وقت سازمان قضايي نيروهاي مسلح اعلام کرد که سعيد امامي به عنوان مسئول اصلي «قتلهاي خودسرانه»، در زندان اوين و با خوردن داروي نظافت خودکشي کرده است. او گفت که با توجه به مدارک موجود و اعترافهاي صريح سعيد امامي، وي هيچ گونه راه فراري نداشته و اگر با اين اتهامات به دادگاه ميرفت حکمش اعدام بود.
زهرا کاظمي
در جريان ناآراميها و اعتراضات دانشجويي در خردادماه سال 82 و دستگيري تعدادي از دانشجويان، خانوادههاي آنان در دوم تير در مقابل زندان اوين دست به تجمع زدند. يک عکاس براي عکسبرداري از اين تجمع در آنجا حضور داشت. نام او زهرا کاظمي بود؛ عکاس 55 ساله ايراني - کانادايي که همانجا در مقابل زندان بازداشت شد.
دادستاني ميگفت کاظمي در محلي عکاسي ميکرده که عکاسي در آنجا ممنوع بوده و تابلوي اعلام ممنوعيت هم نصب بوده است. او در حالي که 18 روز بازداشت بود، 20 تير در بازداشتگاه درگذشت. مقامات دادستاني دليل مرگ او را غش کردن، برخورد سر با زمين و نهايتا ضربه مغزي اعلام کردند. مرگ زهرا کاظمي 25 تير اعلام شد.
کميته تحقيق و تفحص مجلس ششم درباره مرگ زهرا کاظمي در گزارشي قاضي جنجالي سالهاي اخير يعني سعيد مرتضوي را به عنوان متهم رديف اول اين پرونده معرفي کرد و حتي برخي از نمايندگان نيز خواستار برکناري او شدند.
يک سال پس از اين حادثه، يک کارمند 42 ساله وزارت اطلاعات به اتهام قتل شبه عمد زهرا کاظمي محکوم شد اما با اعتراض وي به رأي دادگاه و نقض حکم در مرجع تجديدنظر، در نهايت وي به دليل فقدان مدرک براي اثبات اتهامات تبرئه شد.
از 25 تير 82 روابط ايران و کانادا تيره و تار شد و هنوز هم به صورت کامل، عادي نشده است.
زهرا بنييعقوب
زهرا بنييعقوب، جواني 27 ساله و دانشآموخته رشته پزشکي از دانشگاه تهران بود که در بازداشتگاهي در همدان درگذشت.
حسب آنچه در جستوجوهاي اينترنتي به دست ميآيد، او 20 مهر 1386 در حاليکه با يک پسر جوان در حال صحبت در يکي از پارکهاي همدان بوده دستگير شده و به بازداشتگاه انتقال يافته است اما پس از 48 ساعت، وقتي خانوادهاش براي آگاهي از وضعيت او به پليس مراجعه ميکنند، ميشنوند که دخترشان فوت کرده است. البته زهرا بنييعقوب به بازداشتگاه نيروي انتظامي انتقال نيافته و اساسا توسط پليس دستگير نشده بود.
در گزارشي اعلام شد که زهرا بنييعقوب همان شبي که بازداشت شده دست به خودکشي زده است؛ موضوعي که خانواده او نپذيرفتند و ادعاي قتل او را مطرح کردند.
جمعي از نمايندگان مجلس در آن زمان خواستار تحقيقات بيشتر در اين زمينه شدند و در پي اعتراض شاکيان، پرونده به دادگاه تجديد نظر در استان تهران ارجاع داده شد اما در نهايت متهمان اين پرونده تبرئه شدند.
روحالاميني، کامراني، جواديفر
نام اين سه تن با بازداشتگاه کهريزک گره خورده است؛ بازداشتگاهي که پس از حوادث انتخابات رياست جمهوري سال 88 به دستور مسئولان نظام تعطيل شد. محسن روحالاميني، محمد کامراني و امير جواديفر سه جواني بودند که در جريان ناآراميهاي سال 88 بازداشت شدند و به کهريزک انتقال يافتند اما شرايط بازداشتگاه را تاب نياوردند و فوت کردند.
محسن روحالاميني پسر عبدالحسين روحالاميني از اعضاي دبيرخانه مجمع تشخيص مصلحت نظام بود. او 18 تير 88 بازداشت و 6 روز بعد در مسير انتقال به زندان اوين جان باخت. محمد کامراني نيز جوان 18 سالهاي بود که 18 تير در نزديکي ميدان وليعصر دستگير شد و به بازداشتگاه کهريزک انتقال يافت. او پس از انتقال به زندان اوين به دليل جراحتهاي وارده به بيمارستان لقمان منتقل شد و پس از انتقال به بيمارستان مهر در روز پنجشنبه 25 تيرماه درگذشت. امير جواديفر متولد 23 شهريور 1363 هم از بازداشتيهاي 18 تير بود که 23 تير جان باخت.
در پي وقوع اين حادثه، دادگاهي براي بررسي پرونده به رياست محمد مصدق در سازمان قضايي نيروهاي مسلح تشکيل شد و 12 نفر از ردههاي مختلف نظامي تا حد سرتيپ و سرهنگ در اين دادگاه حضور يافتند. نهايتا با برگزاري هشت جلسه که تا تاريخ 17 خرداد 1389 به طول انجاميد، نهم تيرماه حکم دادگاه مبني بر قصاص دو متهم، حبس، پرداخت ديه و جزاي نقدي، انفصال موقت از خدمت و تحمل شلاق براي 9 تن و همچنين تبرئه يکي از متهمان صادر شد.
اما خانوادهها خواستار محاکمه عاملان اصلي بودند. در اين ميان بار ديگر نام سعيد مرتضوي و دو همکارش يعني علياکبر حيدريفر و قاضي حداد به گوش رسيد؛ کساني که دستور انتقال متهمان به کهريزک را صادر کرده بودند. مرتضوي 24 آبان سال 93 به صورت دائم از قضاوت منفصل و همچنين حکم انفصال او از مشاغل دولتي به مدت 5 سال مورد تاييد قرار گرفت. سرانجام با وجود پيگيريهاي جدي عبدالحسين روحالاميني و چندين جلسه دادگاه، سعيد مرتضوي مردادماه سال 94 از دو اتهام تنظيم گزارش دروغ که به خاطر آن به پرداخت 200 هزار تومان جزاي نقدي محکوم شده بود و همچنين معاونت در قتل تبرئه شد. او در سال 95 طي نامهاي از خانوادههاي قربانيان حادثه کهريزک عذرخواهي و اعلام کرد که اين حادثه عمدي نبوده است. علياکبر حيدريفر نيز به 15 سال حبس محکوم شد که البته مقامات قضايي اعلام کردند اين حبس به دليل اتهامات او در پرونده کهريزک نبوده است. از قاضي حداد هم هيچ خبري در دسترس نيست.
هدي صابر
هُدي رضازاده صابر مشهور به هدي صابر متولد 24 اسفند 37، روزنامهنگار و از فعالان ملي - مذهبي بود که 12 خرداد 90 در حاليکه دوران محکوميت خود را در زندان اوين ميگذراند، در اعتراض به مرگ مشکوک هاله سحابي در مراسم تشييع جنازه پدرش عزتالله سحابي دست به اعتصاب غذا زد و 21 خرداد پس از انتقال از زندان به بيمارستان مدرس بر اثر نارسايي قلبي درگذشت.
ستار بهشتي
ماموران ميگويند روز 13 آبان 91 وقتي براي «او» ناهار برديم ديديم حرکت نميکند. «او» جواني 35 ساله به نام ستار بهشتي بود که وبلاگ مينوشت و شغلش کارگري بود. بهشتي 9 آبان 91 توسط پليس فتا به اتهام اقدام عليه امنيت ملي از طريق فعاليت در فيسبوک بازداشت شد و 13 آبان درگذشت.
سخنگوي دستگاه قضايي در اينباره ميگويد: «پزشکي قانوني 14 آبان اعلام کرد که پس از کالبدشکافي هيچ دليلي را که علت تامه فوت وي باشد (دلايل غيرطبيعي) نديده است. از آن تاريخ به بعد چندين بار کميسيون پزشکي تشکيل شد که گاهي در اين کميسيونها بازپرس نيز حضور داشت. نهايتا پزشکي قانوني اعلام کرد که نميتواند بگويد مرگ ستار بهشتي بر اثر ضربه وارد شده بوده اما عوامل رواني و ضربات وارده «ميتواند» به فوت وي منجر شده باشد. بازپرس از همان روز اول از تمام افرادي که قبل يا بعد از فوت، ستار بهشتي را ديده بودند همچون زندانبان، بازجو، زندانيان اوين، مسئول بهداري، مسئول بند و خانواده وي تحقيق کرده و مجموعه اين تحقيقات منجر به بازداشت تعدادي از افراد هم شده است.»
در پي اين حادثه، اسماعيل احمدي مقدم فرمانده وقت نيروي انتظامي، رئيس پليس فتاي تهران را برکنار کرد.
اين ماجرا واکنشهاي داخلي و خارجي زيادي را برانگيخت. برخي نمايندگان مجلس از جمله علي مطهري نيز پيگير اين حادثه بودند. سرانجام به دنبال شکايت خانواده ستار بهشتي، 16 مرداد سال 93 کيفرخواستي به اتهام قتل شبه عمد براي يکي از مأموران پليس فتا صادر و اين فرد به سه سال حبس تعزيري، دو سال تبعيد و 74 ضربه شلاق محکوم شد. اولياي دم ستار بهشتي به اين موضوع اعتراض کردند و پرونده براي اظهارنظر به دادگاه عمومي ارجاع شد و اين مرجع با رد اعتراض اولياي دم، در نهايت نظر دادستاني مبني بر شبهعمد بودن قتل ستار بهشتي را تاييد کرد.
سينا قنبري
در جريان ناآراميهاي ديماه، جواني 23 ساله به نام سينا قنبري بازداشت شد. او پس از انتقال به زندان اوين، روز 16 ديماه در قرنطينه بند چهار اين زندان درگذشت. مصطفي محبي، مديرکل زندانهاي استان تهران در اينباره گفت: «در بامداد روز شنبه مورخ 16 ديماه يکي از زندانيان زندان اوين به نام سينا قنبري فرزند علياکبر با مراجعه به دستشويي قرنطينه زندان اوين اقدام به خودکشي از طريق حلقآويز نمودن خود کرد. مراتب فورا به دادستان تهران اعلام شد و بازپرس دادسراي جنايي در زندان حضور يافت و از مأمورين زندان و مطلعين تحقيق کرده و دستورها را صادر کرد».
خبر درگذشت قنبري را ابتدا محمود صادقي نماينده تهران در توييتي تاييد کرد و سپس از سوي طيبه سياوشي ديگر نماينده مجلس مورد تاييد قرار گرفت. در پي اين حادثه و برخي اخبار مشابه و البته تاييدنشده از زندانهايي در شهرهاي ديگر، نمايندگان مجلس پيگير ماجرا شدند و برخي از آنها درخواست بازديد از زندان اوين را مطرح کردند که با درخواست آنها موافقت شد و توانستند از اوين بازديد کنند.
عليرضا رحيمي يکي از نمايندگان مجلس و از اعضاي هيات پارلماني بازديدکننده از اوين که فيلم معروف به «خودکشي سينا قنبري» را ديده بود، در گفتوگويي با بيان اينکه از اين فيلم در جاهاي مختلف به اشتباه به نام فيلم خودکشي سينا قنبري نام برده ميشود درحالي که فيلم حاوي ساعاتي از وضعيت محوطه سرويسهاي بهداشتي زندان بوده و داخل سرويس يا ماجرايي که منجر به مرگ شده در فيلم وجود ندارد، اظهار کرد: «در فيلمي که به نمايندگان نشان داده شد، روز 16 ديماه در ساعت 3 بامداد فردي با هويت سينا قنبري در حاليکه کيسه پلاستيکي مشکي بلند و پيچيدهشدهاي در دست راست دارد وارد يکي از سرويسهاي بهداشتي ميشود. پس از آن مدت بسيار طولاني بدون هيچ اتفاق يا حرکتي محوطه سرويسها ضبط شده تا اينکه حدود دو ساعت بعد يکي از زندانيان وارد شده و مستقيماً به همان سرويسي که سينا رفته وارد ميشود و با صحنه جسد افتاده بر زمين مواجه و به حالت بهت و شوکه برميگردد».
اما حسن نوروزي سخنگوي کميسيون حقوقي و قضايي مجلس و نماينده مردم رباط کريم در پاسخ به اظهارات رحيمي گفت که اين فيلم درست بوده است.
ماجراي مرگ قنبري همچنان در دست بررسي است.
کاووس سيدامامي
اما تازهترين مورد از مرگهاي در حبس مربوط به کاووس سيدامامي فعال محيط زيست، دارنده مدرک دکتراي جامعهشناسي، عضو هيئت علمي دانشکده معارف اسلامي و علوم سياسي دانشگاه امام صادق، استاد ارتباطات، مديرعامل مؤسسه «حيات وحش ميراث پارسيان» و شهروند ايراني - کانادايي است که 19 بهمن 1396 درگذشت.
خبر درگذشت سيدامامي را پسرش رامين در توييتر اعلام کرد و سپس به صورت رسمي از سوي برخي مقامات تاييد شد. عباس جعفري دولتآبادي دادستان تهران در اينباره گفت: «اين فرد يکي از متهمان به جاسوسي در قالب فعاليتهاي محيط زيستي بوده و با توجه به اينکه ميدانسته اعترافات زيادي عليه وي شده و خودش هم اعترافاتي داشته متأسفانه در زندان دست به خودکشي زده است.»
غلامحسين محسني اژهاي سخنگوي قوه قضائيه هم ضمن تأييد خبر بازداشت شماري از فعالان محيط زيست گفت که اين افراد به اتهام دادن اطلاعات طبقهبنديشده از مراکز حساس به سرويسهاي اطلاعاتي بيگانه از جمله رژيم صيهونيستي و آمريکا در روزهاي گذشته دستگير شدهاند و برخي از آنها در بازداشت هستند.
درگذشت سيدامامي واکنشهاي زيادي را در فضاي مجازي و همچنين از سوي برخي نمايندگان در پي داشت. علي مطهري نايب رئيس مجلس و از پيگيريکنندگان اين حادثه روز دوشنبه 23 بهمن از جلسهاي با حضور تعدادي از نمايندگان و کارشناسان سازمان اطلاعات سپاه خبر داد و گفت: در اين جلسه فيلمي از داخل سلول آقاي سيدامامي نشان دادند. در اين فيلم لحظه خودکشي مشهود نيست اما حدود هفت هشت دقيقه ايشان (سيد امامي) مشغول اقداماتي است که نشان ميدهد احتمالا قصد خودکشي دارد. در اينجا کوتاهي اپراتور روشن است که متوجه اين اتفاق نشده در حاليکه بايد زودتر متوجه ميشده و از اين اتفاق جلوگيري ميکرده است. به نظر ميرسد در اين زمينه کوتاهي شده و خودشان هم قبول دارند.
محمدرضا تابش رئيس فراکسيون محيط زيست مجلس هم با بيان اينکه موضوع اعلام خودکشي آقاي دکتر سيدامامي در دست بررسي است، اين سوال را مطرح کرد که «چرا مسئولان ذيربط در زندان عليرغم آنکه آنجا به دوربين مدار بسته مجهز بوده متوجه اين حادثه نشدهاند؟»
اما علاءالدين بروجردي رئيس کميسيون امنيت ملي و سياست خارجي مجلس در اينباره نظر ديگري داشت و گفت که در فيلم مذکور، کاووس سيدامامي پيراهن خود را در آورده و براي خودکشي آماده ميشود. خانواده وي نيز اين اتفاق را پذيرفتند لذا درخواست کالبدشکافي هم نکردهاند.
مصطفي کواکبيان عضو کميسيون امنيت ملي هم خواستار توضيح وزير اطلاعات درباره موضوع خودکشي سيدامامي شد.
همچنين 42 نماينده به وزراي اطلاعات و دادگستري نسبت به تکرار موضوع خودکشي برخي متهمان در زندانها و بي دقتي به اين مسئله، تذکر کتبي دادند.
منبع: خبرگزاری آریا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۷۴۱۰۴۱۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چطور به نشانه های هشدار دهنده خودکشی واکنش نشان دهیم؟
به گزارش همشهری آنلاین این نشانهها و علائم هشداردهنده خودکشی از جمله شامل این موارد میشوند؛
الف- تغییرات گفتاری: چنین فردی ممکن است درباره میلش به مردن، احساس شدید شرمساری یا گناه و احساس سربار بودن برای دیگران سخن بگوید
ب- تغییرات عاطفی: چنین فردی ممکن است از چنین احساساتی شکایت کند:
احساس نومیدی و به تله افتادن و نداشتن دلیلی برای ادامه زندگی. احساس اندوه بسیار، اضطراب بیشتر از قبل و تشویش یا احساس خشم شدید. احساس داشتن درد عاطفی یا جسمی تحملناپذیر.ج- تغییرات رفتاری
طرحریزی برای مردن یا جستجو برای روشهای مردن. کنار کشیدن از روابط با دوستان، وداع پایانی کردن با نزدیکان، بخشیدن وسایل و اقلام مهم زندگی به دیگران یا وصیت کردن. بروز دادن نوسانهای شدید خلقوخو. بسیار کم یا بسیار زیاد غذا خوردن یا خوابیدن. مصرف فراوانتر مواد غیرمجاز روانگردان و الکل چطور واکنش نشان دهیم؟اگر این علائم و نشانهها در خودتان در یکی از نزدیکان و آشنایانتان بروز کرد، باید به فوریت به آنها واکنش نشان دهید. این نکات را در واکنش نشان دادن به چنین وضعیتی رعایت کنید:
- جدی بگیرید: این نشانهها را نادیده نگیرید و پاسخ دادن به آنها را جدی بگیرید.
بدون قضاوت گوش دهید: طوری رفتار کنید که شخص دارای افکار خودکشی دریابد به او اهمیت میدهید و در کنار او هستید.
- افراد در این وضعیت بحرانی را ترغیب کنید که با یک درمانگر، مشاور، پزشک صحبت کنند یا با خط تلفن خودکشی تماس بگیرند (خط تلفن ۱۲۳ اورژانس اجتماعی در همه جای ایران میتواند به شما کمک کند).
- اشخاص دارای افکار خودکشی را تنها نگذارید: اگر احساس میکنید این اشخاص در معرض خطر فوری هستند، با آنها بمانید یا خودتان آنها را به اورژانس ببرید.
واکنش «بتا»شیوه واکنش به چنین وضعیتی در کلمه مخفف «بتا» خلاصه شده است که حرف ب در آن به بپرس، حرف ت در آن به ترغیب کن و حرف الف در آن به «ارجاع بده» اشاره دارد:
بپرسید- آیا اخیراً خیلی غمگین بودهاید یا احساس کردهاید که از پای درآمدهاید؟
- من درباره حال شما نگران هستم و میخواهم بدانم آیا میتوانم به شما کمک کنم؟
- یا به آسیب زدن به خودتان فکر میکنید.
ترغیب کنید- آیا میخواهید از یک مشاور یا شخص دیگری کمک بگیرید؟
= آیا اجازه دارم برای شما کمکی پیدا کنم؟
ارجاع دهیدآیا میخواهید با هم به یک مرکز مشاوره برویم یا از یک مشاور یا روانشناس برایتان وقت بگیرم؟
آیا میخواهید به شماره ۱۲۳ تلفن اورژانس اجتماعی زنگ بزنم؟
کد خبر 848555 منبع: همشهری آنلاین برچسبها مجله نکته بهداشتی روز خبر مهم خودکشی