سعید حجاریان: سبزها، اصلاح طلبان قدیمی را قبول ندارند
تاریخ انتشار: ۲۶ خرداد ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۰۷۷۶۱۲
سعید حجاریان، در جدیدترین یادداشت خود که در پایگاه خبری «مشق نو» منتشر شده است به روند تاریخی «خط امام، اصلاحات و جنبش سبز» پرداخته است.
به گزارش اعتماد، او در آغاز این یادداشت نوشته: «پس از برگزاری انتخابات ریاستجمهوری دوره دهم و برپایی اعتراضات مردمی در واکنش به نتیجه انتخابات، جناحی دیگر به جناحبندی تغییرخواهان افزوده شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
او در بخش بعدی به تبار خطامامیها پرداخت و نوشت: «کنشگران سیاسی در ابتدای انقلاب، فارغ از عمق تئوریک و آگاهی از مکاتب اندیشهای جملگی به صفت «برابریخواهی» متصف میشدند و طبیعتا خط امامیها نیز در فهرست برابریخواهان قرار میگرفتند. وجه دیگر برابریخواهی را در نحوه چینش نیروها در سازمانها مشاهده میکنیم؛ چنانکه میبینیم تمرکز چپها بر جهاد سازندگی، آموزش و پرورش و حوزه بهداشت بود که خود موید ایدههایی چون «سازندگی» و «آموزش رایگان» و «بهداشت ارزان» است و هر سه، در طول ایده برابریخواهی تعریف میشوند.»
حجاریان در ادامه این یادداشت مینویسد: «همگرایی نسبی میان جناحها بر سر «برابریخواهی» در مقوله «آزادیخواهی» به گسست انجامید و میان چپ و راست مرزبندی صورت گرفت؛ چپهای برابریخواه و طرفدار آزادی و راستهای برابریخواه و مخالف آزادی. البته شایان ذکر است افرادی به جناح چپ انتساب داشتند و با تندروی، به سهم خود وجهه این جریان را خراب کردند اما مخالفان آزادی در اردوگاه راست بیشمار بودهاند. در نمونهای ملموس میتوان برونداد دیدگاه چپهای واقعی را در اعلامیه 10 مادهای دادستانی و راستهای واقعی را در شعبه هفتم دادسرای اوین مشاهده و ارزیابی کرد.»
او با تاکید بر اینکه «وجه دیگر جناح چپ را باید در سوابق امنیتیشان جستوجو کرد» نوشت: « پس از تقسیم کار صورت گرفته میان نیروهای اطلاعاتی، امور ضدجاسوسی و حراست سازمانها سهم چپها و امنیت داخلی به سپاه و دادستانی – که محل تجمع جناح راست بود- واگذار شد.»
او ادامه داد: «از جمله موارد موجود در کارنامه جناح چپ ماجرای تسخیر سفارت امریکاست. آن رخداد بر اساس تحلیلی مبنی بر بازگشت کودتاگونه شاه و شاید به دلیل تاثیر پذیرفتن «چپ اسلامی» از «چپ روسی» و غلبه اندیشههای ضدامریکایی و البته در پی مشارکت دانشجویان هر دو جناح موجود پدید آمد. هر چند باید اذعان کرد چپها سرآمدان ماجرای سفارت بودند.»
او در ادامه به «گذار از چپ خط امامی به اصلاحطلبی» پرداخته و نوشت: «پدیده دوم خرداد و دومخردادیها را طبیعتا نمیتوان بیارتباط با چپ خط امامی تعریف و تحلیل کرد. پس از برآمدن دولت اصلاحات، آموزهها و شعارهای آن جریان چندساله، روزآمد و تدقیق شده و دموکراسی به عنوان محور شعارها انتخاب شد. این چرخش از تحلیلهای اپوزیسیون به دور نماند چنانکه مشاهده میکنیم در نخستین واکنشها از سوی آنها گفته شد، دوم خرداد 20 سال به عمر جمهوری اسلامی افزود. به تدریج با تحکیم آموزههای جدید از هویتی به نام «اصلاحطلبی» سخن به میان آمد؛ موجودیتی که ریشه در چپ خط امامی داشت اما تماما همچون او نمیاندیشید. (متون و گفتارهای تولید شده ذیل پروژه توسعه سیاسی موید این تغییر است.) از این مقطع به دلیل بازاندیشیهای صورت گرفته و کمرنگ شدن عنوان چپ و بهویژه صفت خط امامی، پروژه ساخت «چپ دستآموز» و بعدتر «اصلاحطلب دستآموز» در دستور کار قرار گرفت؛ زیرا سازندگان این دو پروژه معتقد بودند نظام به هر قیمت به چپ و اصلاحطلب نیاز دارد؛ نیرویی که بهلحاظ سیاسی باید آزادیخواهی و دموکراسی را تعلیق کند و به لحاظ اقتصادی رانتخوار و به لحاظ سیاست و فرهنگی به کلی همراه و در سیاست خارجی ضدامریکا باشد. هر چند این پروژه شکست خورد اما هنوز عدهای سودای احیای آن را در سر میپرورانند.»
حجاریان در ادامه به تولد جنبش سبز اشاره کرد و نوشت: «جنبش سبز در حوزه سیاست هویت خود را در نقطه اوج آزادیخواهی و دموکراسی تعریف کرد. در حوزه اقتصاد، همچنان پروژه برابریخواهی را پیش گرفت و در سیاست خارجی از بهنگام شدن مناسبات ایران و جهان سخن گفت. اما وجه تمایز جنبش سبز و دو جریان پیشین را باید در خصلت تودهای آن جست. چنانکه میدانیم پروژه مشروطهخواهی اصلاحات تا حد زیادی نخبهگرایانه محسوب میشد اما جنبش سبز در چرخشی عمیق، به سمت جامعه و مردم گروید و «فشار از پایین» را به عنوان بال بسته پروژه اصلاحات گشود اما، همچون اصلاحات به دلیل خصایص ساخت قدرت، قادر به «چانهزنی» نشد. از این منظر، لازم به تاکید است که جنبش سبز را باید نسخه جهشیافته اصلاحطلبی و برآمده از همبستگی حامیان ایده اصلاحات دانست. هر چند برخی این همبستگی و پیوستگی را نقطه پایانی بر اصلاحات میخوانند و با الصاق صفات الهیاتی و رهاییبخشی از «خلق از عدم» سخن میگویند!»
او در مورد میرحسین موسوی در این تقسیمبندی گفت: «به گمان نگارنده، سه سطح مزبور (خط امامیها، اصلاحطلبها و جنبش سبزیها) مراحل تکامل ایده انقلاب هستند یا به عبارتی دیگر تز و آنتیتز و سنتز به شمار میآیند. در این زمینه اگر مهندس میرحسین موسوی را مبنای این تحلیل قرار دهیم، میتوانیم بگوییم با چهرهای انقلابی مواجه هستیم که خط امام را نمایندگی میکند، همراه اصلاحطلبی است و نهایتا در مرکز جنبش سبز قرار گرفته است.»
بخش پایانی این یادداشت به «اصلاحات: لفظ واحد، دلالتهای متفاوت» اختصاص دارد. در این بخش حجاریان نوشته است «در واقع همه نیروهای سیاسی در ایران اصلاحطلب هستند» و توضیح داده «راستگرایان در معادلات اصلاحی خود، جمهوریت را به هیچ میانگارند؛ در برخی قرائتها از امارت اسلامی سخن میگویند، در بعضی گرایشها بر خلافت اسلامی تاکید میکنند و مابقی حول حکومت اسلامی طرح بحث میکنند.»
او ادامه داد: «چنانکه پیشتر اشاره شد، تغییرخواهان در فاز نخست از «برابری» سخن گفتند، سپس بر «دموکراسی» تاکید کردند. ولی در مرحله آخر، ضمن حفظ همگی مولفهها، «حق رای» را برجسته کردند و شعار «رای من کو» سر دادند. این شعار، مستقیما بر «حق شهروندی» دلالت داشت؛ کسانی که قصد داشتند بگویند ما شهروند هستیم و حق داریم در فرآیند تصمیمگیری سیاسی مشارکت داشته باشیم.»
منبع: فرارو
کلیدواژه: سعید حجاریان اصلاحات
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۰۷۷۶۱۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
روایت سلیمی نمین از تندروهای مهدی نصیری / او تا نقطه سقوط کامل پیش خواهد رفت / اصلاحطلبان پرچمداری او را نخواهند پذیرفت
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، ادعاهای اخیر مهدی نصیری در گفتوگو با بیبیسی که خواستار آن شده بود اپوزیسیون شکاف بین مصطفی تاجزاده و رضا پهلوی را با یک اتحاد پر کنند، با واکنش هایی همراه شده است. او مدعی است که پادشاهی مشروطه و جمهوریخواهی میتوانند متحد شوند.
عباس عبدی، فعال سیاسی اصلاحطلب، در گفتگو با خبرگزاری خبرآنلاین، با اشاره به مواضع اخیر مهدی نصیری، گفته بود؛ «گرچه عبور این فاصله از سوی آقای نصیری موجب تعجب است ولی خیلی هم فوری رخ نداده است و چند سال طول کشیده است. این پدیده در میان جناح اصولگرایان حاکم مسبوق به سابقه است و تا کنون افراد زیادی این مسیر را رفتهاند. علت هم این است که آنان از نزدیک شاهد موارد بیصداقتی یا توطئهچینی و دودوزهبازی و در نهایت عمق اندک افکار در آن سو هستند. ابتدا خود را توجیه میکنند و میگویند انشاالله گربه است ولی وقتی زیاد شد از درون خالی میشوند و کافی است یک تجربه منفی شخصی هم پیدا شود و به یکباره از آنها عبور نمایند.»
عناصر تندرو هیچوقت در یک موقعیتی ثابت نمی ماننددر همین راستا، عباس سلیمی نمین، فعال سیاسی اصولگرا که سابقه حضور در روزنامه کیهان هوایی را در کارنامه خود دارد، با اشاره به مواضع اخیر مهدی نصیری به خبرگزاری خبرآنلاین گفت: «خیلی تمایل ندارم که به ایشان بپردازم اما به طور کلی نباید از یک تجربه غافل شد. عناصر تندرو هیچوقت در یک موقعیت ثابت نمیمانند، یعنی در هر زمینهای نوسانات آنان بسیار افراطی است و به همین دلیل به هیچوجه مورد اعتماد واقع نمیشوند. هیچکسی نمیتواند تضمین کند که یک عنصر تندرو افراطی در یک موقعیت و یک موضوع باقی بماند.»
نصیری با خاتمی که نماینده رهبری در کیهان بود بی ادبانه برخورد می کردوی ادامه داد: «قطعا این موضوع در جامعه زیانبار است زیرا مخرب و تخریبکننده روابط هستند. به خاطر دارم که در دوران نمایندگی رهبری آقای خاتمی در روزنامه کیهان، هر چه به آقای نصیری گفته میشد که احترام نمایندگی رهبری را حفظ کنید، انتقاد کنید اما منزلت نمایندگی رهبری را با ادب و احترام حفظ کنید و بنویسید، ایشان بیادبانه و جسورانه برخورد میکند و برای ما شایسته نبود.»
فعال سیاسی اصولگرا بیان کرد: «چنین فردی وقتی التماس و درخواست از آقای خاتمی میکند که رای برای من بگشا، آقای خاتمی به او اعتماد میکند؟ خیر. هیچکسی نمیتواند به اینها اعتماد کند؛ به همین دلیل مدام تندتر و تندتر شده و سعی میکنند جایی را برای خودش بیابند و طبیعتا سرنوشت خوبی پیدا نخواهند کرد. عناصر افراطی که از ایران رفتند، ابتدا حرفشان این بود که ایران به اندازه کافی نسبت به آمریکا موضع پررنگ ندارد، اما یواش یواش که در تقابل با نظام جمهوری اسلامی قرار گرفتند، در افراط غربگرایی با صهیونیستها که افراطیترین نژادپرستان نظام حاکم در جهان هستند، پیوند خوردند.»
هیچ کسی نمی تواند به نصیری اعتماد کندسلیمینمین، با بیان اینکه این افراد حاضر هستند بالاترین جنایات را برای رژیم صهیونیستی انجام بدهند تا غرب آنان را بپذیرد و مواضع ضدغربی گذشتهشان فراموش شود، گفت: «آقای نصیری مجبور است که این کار را برای فراموش شدن مواضع تند و افراطی خود در گذشته انجام دهد. روز به روز مواضع افراطیتری اتخاذ خواهد کرد تا اینگونه پذیرفته شود. هیچکس نمیتواند به او اعتماد کند و در این وادی بیشتر سقوط خواهد کرد. بنابراین، فاجعهای رخ خواهد داد که در رابطه با منافقین و سایر نیروهای افراطی رخ داد.»
تا نقطه سقوط کامل پیش خواهد رفتاین چهره سیاسی اصواگرا با اشاره به مواضع گذشته مهدی نصیری گفت: «قبلا مواضع افراطی داشتند الآن تفریطی. ایشان بر این باور بود که زن برای لذتبخشی به مرد آفریده شده است. هرچی به ایشان گفته میشد که این دیدگاه با نظر اسلام نمیخواند و نظرات امام خمینی(ره) و رهبری اینگونه نیست، حرف خودش را میزد. در بحث تکنولوژی هم یک دیدگاه بسیار عقبافتاده داشت که اینها نشانه مدرنسیم است و نباید استفاده کنیم.»
وی افزود: «چنین فردی برای اینکه گذشته خودش را ترمیم کند، مجبور است که در وادی نقطه مقابل تندروی بیشتری کند و تا نقطه سقوط کامل پیش خواهد رفت. ولی مطمئنا هیچکسی به او اعتماد نخواهد کرد، غرب و عناصر غربزده هم به اعتماد نخواهند کرد. اینکه امروز به طرف رضا پهلوی که خود ایرانیان خارج از کشور او را لاابالی میدانند، رفته تا اعتبار و جایگاهی کسب کند، چنین مسئلهای برای گذشتگاه محقق نشد که درباره ایشان محقق شود. به تجریه دیگران هیچتوجهی قرار نیست داشته باشد.»
به نصیری گفتم حرف های مخملباف درباره مادرش را علنی نکن اما...سلمیننمین با اشاره به مخالفتهای اصلاحطلبان با مواضع اخیر مهدی نصیری خاطر نشان کرد: «شما یک وقتی جریان اصلاحطلب را نقد میکنید، اشکالی ندارد و خوب است، یک عده هم اصولگرایان را نقد میکنند و بسیار خوب است اما هتاکی و حرمتشکنی هرگز نقد نیست. در گذشته یکبار آقای مخملباف درباره زندگی خودش در یک جلسه خصوصی توضیحاتی ارائه کرد و یک بحثی را درباره مادرش بیان کرد. من هر چه به آقای نصیری گفتم که این حرف در جلسه خصوصی بیان شده و درز پیدا کردن آن خلاف اخلاق است، شما یک موضع و نقدی را به نسبت به آقای مخملباف نسبت به کارهای هنری دارید، اما نباید به مادر او پرداخته و در روزنامه منعکس کنید، غلی رغم تذکر جدی که به ایشان داده شد، این مطلب را منعکس کرد.»
اصلاحطلبان پرچمداری و میدانداری مهدی نصیری را نخواهند پذیرفتوی ادامه داد: «یعنی خلاف اخلاق برای تخریب. ما باید تفاوت بین نقد و تخریب را متوجه باشیم. آقای نصیری با این گذشته از سوی اصلاحطلبان مورد پذیرش قرار میگیرد؟ یک موقعیت برتری میخواهد رقم بزند آیا مورد پذیرش قرار میگیرد؟ خیر. امکان دارد از او برای بهرهبرداری تبلیغانی شود اما این موضوع با اعتماد کردن فرق دارد. هرگز کسی به او اعتماد نخواهد کرد و راه به او نخواهند داد.»
وی افزود: «اصلاحطلبان اگر قرار باشد موضع بگیرند، شخصیتهایی را دارد اما اینکه ایشان پرچمداری و میدانداری کند را نخواهند پذیرفت و برای تخریب رقیب سیاسی بهره خواهند برد.»
27215
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1901687